گم نامه...

 

در خرابات مغان نور خدا می بینم               این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم

در یکی از تصمیمات مهم زندگیم قرار گرفتم...استرس دارم...

راهو گم کردم...دوست دارم اما نمی دونم جنس علاقت چیه...؟

اون چشما چی می گن؟چفدر دیگه مونده؟دلم تنگه....ای کاش زمان تو و خدا دستمو بگیرین...

دلم برای اون روزامون و صدات تنگ شده و اون ورقا که بهونه ی صحبتم با تو بود....

I was captured by the stare

now I'm shattered but I do'nt care

and the people walking by do'nt have the clue...

that I missed your face like the sun

was in my eyes...

but now I'm running blind

and I can't explain

last night I  saw the fire works

the kind of pain that never hurts...

The one you hate to love that's made for you

Another Unsuspecting Sunday Afternoon...

This week will leave unsxpected things...

is this the end or only the begining...

BACKSTREET BOYS 2007 UNBREAKABLE (UNSUSPECTING SUNDAY AFTRENOON))...

 

روز معلم...

سیه چشمی به کار عشق استاد

به من درس محبت یاد می داد

مرا از یاد برد آخر ولی من

به جز او عالمی را بردم از یاد...

تبریک بابت روز معلم...و سلام به تمام اونایی که ازشون دورم ...

و بهشون عشق می ورزم هر روز همه جا...

تقدیم به شیمی عشق من !!تقدیم به الهه حسینی که منو باا این

علم شیرین آشنا کرد...تقدیم به مهری قوامی که همه چیز من شد

و تقدیم به معلم فعلی زهرا صدری که کار بقیو رو تکمیل کرد...!

تقدیم به عشق دومم فیزیک !تقدیم به اکرم سعادت!دبیر و سهامدار

مدرسه ی خرد !تقدیم به شهناز کاظمی!که به زندگی من خط داد!

و روزی نیست که به یادش نباشم!و در آخر تقدیم به نخعی عزیز

که هر چی از فیزیک ۳ دارم از اونه و خیلی حق معنوی به گردنم داره!

تقدیم به عشق سومم !ریاضی !تشکر از کبری اسکندر معلم صاحب نام

ریاضی و دیفرانسیل!کسی که همه فن حریفه و شیمی و فیزیک هم درس

داده!تقدیم به شادابی عزیز!تنها معلم خوش اخلاق ریاضی تمام عمرم!

و بزرگترین تشکر از استاد گرامی آقای عبداللهیان که تاثیراتی از نظر درسی

و فکری روی من گذاشت که کسی نتونسته بود انقدر موثر باشه

و تشکر از طیبی عزیز که پایه ی ادبیاتم از اونه و آذر عبدی ...

و تشکر از پورکبیریان و نافذ کلام که سیر دینی و مذهبی زندگی منو

تغییر دادن...و تشکر از تمام کسانی که حتی به من کلمه ای یاد دادن...

دست همشون رو می بوسم و یه روزی پیششون بر می گردم

تا بگم چی شدم...و اونا مثل همیشه به من افتخار می کنن...

واقعیت اینه که من می تونم و کسی جز خودم و عده ی معدودی

خبر ندارن که من دنبال چی هستم...فقط برترین معلمهای من فهمیدن

که من چه احساسی نسبت به فیزیک شیمی یا احتمال و گسسته دارم

برترین معلمان من کسانی بودند که از جان و دل مایه گذاشتند

و دلسوزی کردن و  علاوه بر علم به تربیت هم پرداختند...

براشون آرزوی موفقیت دارم و بدونن هر جا که هستن من به یادشونم

و یه روزی زحماتشون رو با رسیدن به هدفهام جبران می کنم...

من ایمان دارم که اون روز می رسه...

پس منتطرم باشید...